ساعت عاشقی


چه آسون عاشقت شدم و باور ندارم که رفتی

وقتی رفتی یه نگاه نکردی چاره شده وداع دل بکن که دیگه دیره رفتی از کنار من

 

یه لحظه اومدی با یک نگاه صدات کردم و دلت صدامو نشنید

دیدنت نه یک بار هزاران بار شد دیدنت واسم شد یه عادت

دلم با نازنگات عاشق شد با اومدنت قلبم تندتر از قبل تپید

بودنت شوقی دوباره و نبودنت غصه ی دل بیچاره و اواره

عاشق شد این دل تنها گفتن راز دل دیگه محال شد

نفسا دیگه نایی نداشت قلبم دیگه جونی نداشت

ابری و بارونی شد هوای دل بارید چو ابر بهار این عاشق روانی

گفتم دوستت دارم رو به تو گفتم دل بکن از غم و دردها

قلب رو شکست و رفتش دل به دلم نبستش

دلم بی تو همش باخت چشام انتظار رو همش ساخت

میخواد بازم دلم تورو فقط نگو همش برو

چشمک مرگ به زندگیم برگرد گلم عشق منی

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 14 دی 1390برچسب:,ساعت 12:28 توسط کمیل| |


Power By: LoxBlog.Com